اگر شعری نسرودیم بدان / بر عظمتِ این واژههایِ نانوشته که از پردهیِ خیالمان میگذشت / نهرهایی از نور جاری بود که در مسیرِ میرایِ خود / از لا به لای سنگهایِ افکارمان / بر سطحِ پیدایِ جهانهامان فرو رفت / و بر صخرههایِ خشک هیچ نروئید / جز علفهایِ هرز که تخمشان را باد آورده بود …
ماه: شهریور 1403
اشعار نو و سپید
دلِ بهانهجویِ من / شب و روز / سرزمینِ موعودِ آغوشِ تو را / بهانهیِ قهر میکند و لب از لب باز نکرده است هنوز / در من جاری کن …
اشعار نو و سپید
تمام این سالها / در حوالی ترس و تقدیر / در تلاقی ایمان و تردید / جایی در مرز خواب و بیداری / در جستجوی خودم بودم / و گمان …
شبکه های اجتماعی